شیطنت خطرناک
دیگه دستت به همه دستگیره ها میرسه اقا کوچولو پریشب من اوندم یه دقیقه بالا و تو پایینخونه اناجون بودی همه هم بودن ها تو و مهرداد هم در راه پله رو باز کردین و اومدین بیرون اهل خونه هم به هوای اینکه دارین میاین پیش من بیخیال نشسته بودن نگو که شما دوتا وروجک بدو بدو رفتین تو حیاط و در کوچه رو باز کردین رفتین تو کوچه خدا رحم کرده که عمو مسعود نمیدونم چطوری اگاه شده و نگرانتون شده که متوجه شد شما تو کوچه این بیچاره بدون کفش و دمپایی دویده تو کوچه و شما رو گرفته وای تصور اینم که ممکن بود چه اتفاقهایی براتون بیفته رو هم نمیتونم بکنم از اون روز تصمیم بر این شد که درهای ورودی قفل بشن حالا شب اومدیم خونه تو هی داری سعی میکنی یه کلمه جدی...
نویسنده :
مامان نرگس
17:07